پاییز

متن مرتبط با «نامهای ایرانی» در سایت پاییز نوشته شده است

ایرانی بودن و برچسب

  •   البته "به شکل دردناکی ایرانی بودن" اشکان رو قبول ندارم. ما ایرانی هستیم مثل هر ملت دیگه ای. همین. همه جا بد داره خوب داره. دو روز زندگیه. قرار نیست به هم برچسب بزنیم.   فرودگاه آتاتورک، ساعت هشت و ن, ...ادامه مطلب

  • خصوصیات اغلب دختران ایرانی کانادا

  • دختر تیپیکال ایرانی در کانادا:1. اول اول اول باید موها و ابروهاش رو چک کنی، اگه رنگ شده (حتی مش مشکی!) و ابروهاش خیلییییییییی متفارن و رنگیه، یعنی ایرانیه 2. آرایش خفن در حد یه فاحشه 3. صد در صد یه دخ, ...ادامه مطلب

  • ایرانیا و مهمونی و جشن_عمه من_حساب و کتاب

  • یه عمه دارم (همون که مستقیما اسم دااشم رو گذاشت روی خواهرزاده ش) هر هفته یه بار یه پیام میده میگه سلام عمه قربونت بشه حالت خوبه؟ من مثلا میگم سلام عمه مرسی شما خوبین ...؟ میگه آره خدا رو شکر! و میره ب, ...ادامه مطلب

  • دخترای ایرانی

  • دور از جون فاطمه و مدوسا و خیلی از دخترای ایرانی که میشناسم و میدونم که بچه های خوبین واقعا بیخود نیست که نسل ما داره تموم میشه. از اغلب دخترای ایرانی مخصوصا دخترای ایرانی ای که الان توی کانادا میبین, ...ادامه مطلب

  • ایرانی جماعت

  • خیلی جالبه اینو من بارها دیدم مثلا با یه کانادایی حرف میزنم، با دوستم هم خونه ای هم ازمایشگاهی هرکی میگن مثلا کااندا دوازده سال دیگه به فاک عظمی میره و میشه یه دونه از ایالت های امریکا و میپرسی چرا؟ م, ...ادامه مطلب

  • دوست ایرانیم

  • امشب یه چیزی اومد توی ذهنم و خیلی هم خندیدم هم خوشحال شدم. پارسال و پیارسال همیشه وقتی برف شدید میومد و با هم خونه ای و دوستام میرفتم بیرون به این فکر میکردم که اگه جدی پول شو (ک، گرگ زاده) پای قولها , ...ادامه مطلب

  • دخترای ایرانی توی خارج

  • خیلییی وقته یادم میره هر سری بنویسم. دخترای ایرانی توی کانادا و انگلیس و المان هم خیلی پرادعا هستن و خیلی عصبین. همش حس میکنن از دماغ فیل افتادن. همش این حسو دارن. خیلی ملت بدبختی هستیم., ...ادامه مطلب

  • حرفای دلم_ما ایرانیا

  • میدونین من حقیقتش برام مهم نیست که بقیه چطوری فکر میکنن درباره من من چند تا دلیل دارم برای نوشتن توی این وبلاگ و دو تا وبلاگ دیگه ام اینکه با گذر زمان من مینویسم و وقتی برمیگردم به عقب میفهمم چقدر رشد کردم یا مثلا یه سری از دغدغه هام برام خیلی مسئله بوده و الان مزخرف شدن و خنده دار اینکه یه سری آدمها مهم بودن و الان نیستن یه عده مهم نبودن و الان هستن و اینکه شاید شاید یه روزی به درد کسی بخوره نوشته های یه خانومی درباره ونکوور خیلی بهم کمک کرد که درباره ونکوور تصویر بسازم. ولی درباره نوشته قبلیم من به یه چیز خیلی فکر میکنم و تا حدی بهش ایمان دارم آدمی که ناشایسته هست، آدمی که دزد و قاتله، آدمی که خوش ذاته و... با مهاجرت عوض نمیشه. آدمی که اخلاق حضرت مسیح رو داره خیلی بعید هست که اخلاق و رفتارهای ذاتیش عوض بشن، مثلا: من تا همین دو هفته قبل، به مدت یه ماه بود که یه ریز بد و بیراه مینوشتم. الان نمینویسم. چرا؟ چون اون روزا اعصابم سر ایران خرد بود سر خیلی چیزا هرچی. تربیت با آدم میمونه. من امکان نداره به یه آدم کلاه بردار تبدیل بشم. این توی تربیت من نیست. به مرور یه چیزایی در آدم عوض میشن. سواد من توی رشته م عوض میشه خیلی چیزا عوض میشه ارزش های ادم حتی عوض میشن، مثلا من تا بیست سالگیم به تمام حرفهای آدمها اعتماد میکردم و فکر میکرد م آدما هرچی که میگن رو بهش عمل میکنن ولی بعد ازون دیگ, ...ادامه مطلب

  • ایرانیا

  • هرچی بیشتر میگذره حس میکنم این ایرانیا آدمای بدی نیستن ممکنه سعی کنن محافظه کار باشن ممکنه تو رو ببینن و پشتشونو بکنن بهت عمدا (به جز یک زن دانشجو! که تا ما رو میبینه سعی ارضا میشه انگار و لبخند ملیحی میاد روی لبش، ما ادم درب و داغون دیگه ندیدیم به اون شدت، یعنی مثلا قیافه ش عین اونیه که همین الان دو تا هوو روش اوردن، تا ایرانی مبینه لبخند میزنه و روشو میکنه اونور! شوهرش برعکس خودشه، خدا این مدل زن ها رو نصیب گرگ بیابون نکنه، قدش 140 سانته، کوتاهتر شی به حق علی) ممکنه درگیر زندگی خودشون باشن ممکنه حتی توشون کلاه بردار هم پیدا بشه ولی تعداد این غیرنرمال ها خیلی کم هست مخصوصا بین قشر دانشجو نمیگم اعتماد به ایرانیا بیشتر شده، نه ولی حسم بهشون مثبت تر شده و بیشتر از قبل دوست دارم باهاشون در ارتباط باشم (نه شدید، ولی بیشتر از قبل، یکمی بیشتر) یه جورایی حس میکنم اونا هم ممکنه درگیر باشن بنده خداها. حس میکنم فهم و شعورم داره بالاتر میره. ها ها ها,ایرانیا ...ادامه مطلب

  • ترس- ما ایرانیا

  • دیروز یکی از خانم های ساکن تورنتو (که قراره برم پیش و با هم کافی بزنیم و بچرخیم و رفاقت رو قوی تر کنیم) برام اینو فرستاد و به دلم نشست و گفتم واستون بنویسم: ما ایرانیها یک ترسی داریم که همزاد ما است، یعنی از روزی که به دنیا می آییم با ما همراه است و وقتی خارج از کشور میآییم این ترس بیشتر به چشم می آید و تا مدنی اذیتمان میکند بعد کم کم با زندگی در فرهنگ حدید این ترس برطرف میشود این ترس یک نگرانی کلی از عدم پیشرفت کارها، احتمال وقوع مشکلات و مسائل پیش بینی نشده، بروز ایراد در سیستم کاری، عدم دریافت به موقع نامه های مهم، از دست دادن مهلت های مهم، کمبود منابع، بدشانسی، و دهها مورد دیگر است. استرس در چهره مان موج میزند، نکند فلان اتفاق بیفتد، نکند فلان کس در مورد فلان مسئله فلان جور فکر کرده باشد و... بیشتر این ترسها فارغ از منشآ های روانی درونی ناشی از زندگی در شرایط نابسامان و لرزان فرهنگی اقتصادی محلی هست که در آن رشد کرده ایم و بزرگ شده ایم. یکی از کارهایی که غربی ها کرده اند این است که: ترس را به طور کلی از جامعه حذف کرده اند بچه 4 ساله نمیترسد که اگر در سوپرمارکت دستش خورد به باکس شکلات ها و ریخت کف زمین کسی دعوایش کند یا اگر روی لبه قفسه ها رفت کسی نگاه بدی به او بکند، همین بچه بزرگ میشود بدون احساس گناه وقتی نوجوان است باب میلش لباس میپوشد و مدل مویش را آرایش میکند جامعه ب,ایرانیا ...ادامه مطلب

  • بلاک کردن طرف، در فرهنگ ایرانی های خارج نشین

  • خب دوستان برای اینکه مقداری رنج و غم رو فراموش کنم براتون درباره بلاک شدنم حرف میزنم من تو کل زندگیم در تمام ادوار توسط دو نفر بلاک شدم یکیش ساکن کاناداس و دیگری امریکا اول ازین امریکاییه شروع میکنم این پسره هر از گاهی بهم پیام میداد سلام مریم , ...ادامه مطلب

  • دختر بازی، چرا پسرای ایرانی با دوست دخترشون ازدواج نمیکنن

  • پیرو اون کامنتی که توی پست قبلی برام گذاشته یه آقایی: نوشته تو با محمد فقط دوست بودی یا میخواستی باهاش ازدواجم کنی؟ اول: فرقی به حال شما داره؟ اگه من باهاش ازدواج نکنم تو میخوای باهاش ازدواج کنی؟ در ثانی: ببینین دوستان ما هممون ایرانی هستیم و تعا,دخترشون ...ادامه مطلب

  • درباره اون خانم ایرانی که دیدم تو ایستگاه اتوبوس

  • دیروز رفتیم یه فیلم نامزد اسکار دیدیم تو سینما Beauty and the beast ما سه بعدی دیدیم چون سینمای شهر ما بعد از ساعت هفت دو بعدی این فیلم رو نداشت. دو بعدی یازده دلاره. سه بعدی 13 دلاره. قبلشم رفتیم خوراک یونانی خوردیم خیلی خوشمزه بود :) حال داد فیلمش خیلیییییییییی قشنگ بود واسه من که کلا یه بار تو تر, ...ادامه مطلب

  • نامه

  • واقعا برام عجیبه! چرا ادما وبلاگ مینویسن؟! هرچند چرندیات باشه توش! من خودم به شخصه حرفایی که شنونده ندارم براشونو (یا به هر دلیلی دوست ندارم یا کسی نیست که این حرفا رو بشنوه حتی اگه درباره یه نویسنده رمان باشه) رو اینجا مینویسم!   من آخر آخرای کتابMe before you  رو به حدی دوست داشتم (البته همه کتاب زیباست) که تصمیم گرفتم اینجا بنویسم تا اگه یه وقت کسی خوشش اومد بره بشینه کتابه رو بخونه و فیلمه رو ببینه و واسه خودمم بمونه اینجا لوئیزا کلارک میگه: I kissed him, trying to bring him back. I kissed him and let my lips rest against his so that our breath mingled and the tears from my eyes became salt on his skin, and I told myself that, somewhere,,نامه مردم,نامه اداری,نامه نیوز,نامه عاشقانه,نامهای ایرانی,نامهای دخترانه,نامهای پسرانه,نامه نگاری,نامه 31 نهج البلاغه,نامه درخواست وام ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها