لطفا منو آنالیز نکنین. میکنینم برا خودتون نگه دارین و بهم بازتاب ندین

ساخت وبلاگ

سلام دوستان

سخنی با شما عزیزان دارم که وبلاگمو میخونین.

این وبلاگو برای دل خودم مینویسم.

خیر سرم خارج از ایرانم هستم.

اینجام پسر فراوونه. پس گیر این نیستم که دست کسی رو از ایران بگیرم بیارم اینجا باهاش برم زیر یه سقف. اگه شوهر میخواستم بکنم تا الان 10 هزار بار شوهر کرده بودم.

اگه به هر دلیلی حال نمیکنین با این وبلاگ

یا میخواین بفهمین جدی کدوم بی مصرفیه 

یا من کی هستم

یا کدوم دانشگاهم

یا هر سوالی هر سوالی که مثل این باشه

و میپرسین و جواب نمیگیرین

لطف کنین به جای عصبانیت دیگه به این وبلاگ سر نزنین.

مجبورتون نکردم که.

من این وبلاگو برای خودم مینویسم

از صبح ساعت شش میرم بیرون با هزار تا مشکل روبرو میشم و حلشون میکنم و شب خسته برمیگردم خونه و میشینم اینو مینویسم

برای یه لقمه نون اینقدر میجنگم

تا اینجام نه به کسی محتاج بودم نه با پول بابام اینجا اومدم

اینو برای اونایی میگم که فکر میکنن من با پول بابام اومدم "خارج" و دارم حالشو میبرم. نخیر.

من یه دختر کاملا مستقل بودم از اول و خیلی جنگیدم تا اینجا رسیدم.

یه ادم پرادعای طبق ادعای خودش مرفه بی درد در ایران به نام جدی رو دوست داشتم و دارم، نه به خاطر اینکه قراره با اون اسکل ایجاد رابطه کنم نخیر. جدی معشوقه من نیست. اینو خواستم شفاف کنم. جدی مرد موثر و بزرگی در زندگی من بود. الانم مرده و زندش خیلی تفاوتی برام نداره گرچه نبودنش گاهی آزارم میده و خدا نکنه که بمیره چون واقعا چندین روز غصه خواهم خورد. 

دوست پسرمو دوست داشتم و عاشقش بودم و الانم قلبا دوستش دارم. اون مرد رویاهامه. گرچه خیلی احمقه ولی در کل حتی اینجا نمیتونم اون چیزایی که در اون هستو در مرد دیگه ای بیابم.

اگه یه روزی مثل اونو پیدا نکنم باهاش ازدواح میکنم. خدا رو شکر خیلی از من بزرگتره و پسر پیر و پاتالی شده برا خودش و قیافه هم نداره (مثل جدی و مابقی پسرایی که قیافه هاشون به دلم میشینه) و دیگه از شر دخترا در امانه! مگر ازون زبون لامصبش استفاده کنه که خدا رو شکر من تو اون شش سال گند زدم به اعصابش و دیگه چیزی از اعصابش نمونده یوهههووووووو! پس احتمالش خیلی خیلی زیاده که با این احمق بی شعور ازدواج کنم. یهو دیدی اومدم اینجا نوشتم عقد از راه دور انجام دادیم :D

جدی میگم.

بعید میدونم مردی مثل اون پیدا کنم. مخصوصا که منو هر مردی تحمل نمیکنه. نمونش همین جدی. واسه یه دوستی معمولی 156 بار دعوام کرد اخرم ولم کرد رفت (به درک اسفل السافلین).

خب پس تا اینجا تکلیف دوست پسرم و جدی روشن شد.

اکی؟

پس دقت کنین

اگه قرار باشه کسی رو من قلبا بخوام

و قلبم عاشقش باشم

و قلبا بخوام بهش نزدیک بشم اون دوست پسر احمقمه که یه جو عقل تو سرش نیست. ولی خب از امثال پرادعاهایی مثل جدی بهتره.

درباره اینکه من چه شکلیم، چند سالمه، چیکار میکنم بلا بلا بلا

این سوالا رو تو قلبتون نگه دارین.

از من نپرسین.

اکی؟


من زندگیمو دوست دارم.

من با صدای نوشتن فکر میکنم.

مینویسم و فکر میکنم.

خدایا یه سری مخاطبا اینقدر عالین. یه سری مخاطبا رو باهاشون حال میکنی.

یه سری مخاطبا مثل جدی (که مخفیانه وبلاگمو میخوند و شاید الانم میخونه: سلام بیشعور) و بقیه میرن رو اعصابم.

نکن عزیزم نکن.

من باید بنویسم تا فکر کنم تا تصمیم بگیرم.

با همین نوشتنم اومدم اینجا.

اگه ننویسم مخم کار نمیکنه.

گرفتین؟

به قول پسرا بکشین از من بیرون!

ممنونم!

از مخاطبای همیشگیم عذرخواهی میکنم که بی ادب شدم.

واقعا ملت میرن رو اعصابم.



پاییز...
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5outsideofheavena بازدید : 184 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 2:16