پیر درون

ساخت وبلاگ

یه سری آدمها،

پیر درون دارن.

یعنی از یه سنی به بعد، احتمالا از مثلا 20 سالگی به بعد، یهو پیر میشن، و پیر میمونن.

بالغ ترن، آینده نگرترن، سنگینن. معمولا باوقارتر به نظر میرسن.

جدی تر میشن.


این ادمها مغرورتر میشن، یه دنده تر، گاهی خودخواه تر، عصبی تر.

در اصل چیزایی که میگن خیلی وقتا درسته.

ولی لحنشون بده و بقیه ازشون فراری میشن.

چون فکر میکنن کارشون درسته و باتجربه ن، پس باید هم مثل ادمای باتجربه و پیر و فرتوت کم حرف باشن هم اینکه خب اتومانیک بقیه ازشون باید پروی کنن چون اینها صلاح اونها رو میخوان.


به جرات میتونم بگم،

اگه شما مثلا از ده تا واقعیت فقط 3 تا رو بدونین،

ولی لحنتون خوب باشه و رفتار خوبی داشته باشین،

ادمها همه با جون و دل اون ده تا رو از شما قبول میکنن و گوش میدن،


ولی اگه به جای ده تا، صد تا حرف و چیز درست هم بلد باشین،

ولی لحن از بالا به پایین و حس خودبرتر بینی یا "پیر درون" داشته باشین، کسی به حرف شما گوش نخواهد داد و حتی صبورترین آدمها به مرور از شما فراری میشن،

به دو دلیل:

آدمها صبر شما رو ندارن اغلب، و عجول ترن،

و دوم اینکه آدمها دوست ندارن تحقیر بشن،

دوست ندارن خرد بشن، دوست ندارن از بالا به پایین بهشون نگاه بشه، ولو اون حرفی که بهشون میزنین درست باشه و اصلا کلید موفقیت باشه.


اینها رو از زندگی با این صابخونه م یاد گرفتم.


حرفایی که به بقیه میزنه، و به من، غالبا درسته.


ولی چون لحنش مثل ادمای مسن (نه اون مسن هایی که توی ایران میبینین که مهربون و ساده و دوست داشتنین نه) خیلی خودخواه و مغرور و از بالا به پایین نگاه کن و کمال پرست هست، برای همین کسی حرفاشو قبول نمیکنه.


جالبه من سالها فکر میکردم خیلی عذاب اوره زندگی با این ادمها،

به عنوان شریک زندگیشون، به عنوان فرزندشون و حتی برادر و خواهرشون،


اینها همین یه دونه راه رو بلدن. بیشتر بلد نیستن.


احساس میکنم خیلی حتی وحشتناک تر از اونی هست که تصور میکردم.


با اینکه این ادمها تجربه هاشونو مجانی بهت میدن خیلی وقتا، با اینکه ادمای ذاتا خوبی هستن،

ولی با اون نگاه و لحن ادمها ترجیح میدن اون تجربه ها رو خودشون کسب کنن،


ولی حاضر نشن حتی یه ربع به اسپیچ های اینها گوش بدن.



راستی دوست داشتم اینو بنویسم.


ادمها دوست دارن از من مشورت بگیرن،

زندگی خیلیاشون هم عوض شده.


هم لحنمو دوست دارن،

هم تجربه هامو.


ازین جهت بسیار خوشحالم!

پاییز...
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5outsideofheavena بازدید : 207 تاريخ : شنبه 12 مرداد 1398 ساعت: 13:32