روز دفاعم
توی پرزنتیشنم
از یه عده در زندگیم تشکر کنم
و تنها ایرانی ای که جزو خونواده م و آدمهای نزدیکم نبود و جنس مذکر بود همون پسر ایرانی ای بود که دوست من بوده و هست و توی تورنتو زندگی میکنه و درسم یکمی بعد من تموم شد.
ده روز قبل که تورنتو رفته بودم دوستم رو دیدم.
همون پسره رو.
پسر خیلی خوبیه
اخیرا دوست دختر پیدا کرده.
خیلی حرف زدیم.
داشت میگفت توی این مدتی که تورنتو بوده هیچوقت معنای کانادا رو اونجوری که باید متوجه نشده و هر وقت که میومده شهرمون یا شهرهای وایت نشین مشابه
حس میکرده که اومده کانادا
و گفت که کانادا رو دوست نداره.
برچسب : نویسنده : 5outsideofheavena بازدید : 214