این درازه

ساخت وبلاگ

بچه ها من از یه چیز دیگه بعضی وقتا نگران میشم


اگر به هر دلیلی


این پسر درازه

چشمش به این وبلاگ بیفته و ببینه من این همه چرت و پرت مینویسم


بچه ها منو میکشه!!

یه نفر با آی پی شهر اینا همش وبلاگمو میخونه!!

نگرانم!

میدونم اون نیست

ولی در کل آدمه دیگه.

اصلا به من چه

من همه اینا رو واضح توی چشمشم گفتم.


یه چیز دیگه که خیلی برام عجیبه اینه که این 35 سالشه.

یه پسر 35 ساله بر طبق شواهدی که از همه پسرای دور و برم توی ایران دارم باید موهاش یکمی سفید شده باشه نه؟

این هیچیش سفید نیست!!


موهاشو زنگ میکنه!


من پسری میخوام که موهاش رنگ نشه


با گذر سن شقیقه هاش ریز ریز سفید بشه و من بشینم هم بلوغش رو تماشا کنم هم براش غصه بخورم که عشقم چرا موهات داره سفید میشه؟

اونم بگه زن بذار برم سر کارم بلا بلا بلاه



میدونین چی میگم؟


دیدین یه پسری تمام پکیجو داره (حتی الت تناسلی مردانه مناسب و خوب رو) ولی به هر دلیل کوفتی ای شما نمیخواین باهاش واسین؟

من اینجوری شدم!!


اصلا نمیفهمم چه مرگمه!


خیلی سیستمش با من فرق داره

من سیستمم ساده هست

من با این سادگی حال میکنم


این دقیقا برعکسه


خیلی مغروره

من استاد دانشگاه فلان

من دراز

من نمیدونم جوون

من فلان

من خوشتیپ

من پولدار

من نمیدونم بابام نصف تهرانو به اسم مادرش فلان


خسته میشم!


من یه پسر دیگه میخوام

یه جور دیگه


پسر تو 35 سالگی باید برای ساختن زندگی همچنان در حال سگ دو زدن باشه، باید بجنگه، نه که کل حواسش به این باشه که اکی

من که مقام دارم

پول دارم

ددیم پولداره

یه دونه دختر میخوام که با من صادق باشه

بعد دو سالم زنم بشه

بعدم برام بچه بیاره

برو بمیر بابا



نمیدونم

یعنی میدونم چی میخوام

نمیدونم چرا اونی که میخوام پیدا نمیشه.


من از پسری که بهم به چشم شاید این زن من بشه نگاه کنه بدم میاد


من در درجه اول یه دوست خوب میخوام....

پاییز...
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5outsideofheavena بازدید : 229 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 12:29