پاییز

متن مرتبط با «خوابگاه دختران» در سایت پاییز نوشته شده است

خصوصیات اغلب دختران ایرانی کانادا

  • دختر تیپیکال ایرانی در کانادا:1. اول اول اول باید موها و ابروهاش رو چک کنی، اگه رنگ شده (حتی مش مشکی!) و ابروهاش خیلییییییییی متفارن و رنگیه، یعنی ایرانیه 2. آرایش خفن در حد یه فاحشه 3. صد در صد یه دخ, ...ادامه مطلب

  • خوابگاه خواهرم

  • من یه روزی به دلیل بی جا و مکانی و به دلیل بسیاری از اتفاقات که یه دلیلش ایجاد ان ها توسط دوست پسرم توی ایران بود، مجبور شدم برم خونه دوست خواهرم یه شب به عنوان مهمان ماندم روم نشد بیشتر بمونم بهشون گ, ...ادامه مطلب

  • دوران خوابگاهی

  • هر سری میخوام بیام یه چیزی بنویسم یکی از دخترا تو کانادا فرود می آید هر سری که میخوام بنویسم یکی از دخترا خبر زلزله میده یکی میگه تهران بلاخرهههههههههه باریدددددد باروننننن خلاصه تمرکز نمیذارن واسه آدم :)) من وبلاگ لی رو دوست دارم چون منو یاد لیسانسم میندازه اون موقع که خوابگاه بودم لی میتونم پیوند بزنم به وبلاگت بقیه هم بخونن؟؟ صبا تو هنوز منصرف نشدی؟ نل هم که قاط میزنه دیلیت میکنه همه چی رو، نل کلا در امور حذف وبلاگ هم شل و پل کننده هست. ولی الناز همچنان ادامه میده :))) آفرین!, ...ادامه مطلب

  • مصیبت دختران

  • امروز میخوام یه ذره درباره خودمون بنویسم.ما دخترا. ما یه پدیده ای داریم به نام پریودی (ماشالا پسرا اکثرا از ما واردترن به این مقوله!) من دو روز یا گاهی یه روز مونده به پریود شدنم دنیام ب هم میریزه ها.... دنیام به هم میریزه... یعنی افسرده میشم عصبی میشم حتی این سری دلم برای جدی یه لحظه تنگ شد!!! در ا, ...ادامه مطلب

  • خواب

  • چند روز قبل وقتی داشتم دفاع میکردم تو بازی، یکی از بچه ها با کفش اومد رو بازوم و بازوم درجا بی حس شد. در جا! حس کردیم در رفته یا شکسته. بی حس بی حس بود. در جا سرخ شد و کبود شد. همون موقع مربی اومده بالا سرم، داره داد میزنه که چرا تو باید بیفتی رو زمین!!! منم حس سنگینی وحشتناک رو دستم حس میکردم. یعنی عوض اینکه بیاد بگه تو زنده ای؟؟ همه جمع شدن دورم، چون من توپ رفته رو بینیم، بینیم ازش خون اومده، ده تا انگشتم دراومده تو بازی (تو چندین سال البته)، دو تا توپ همزمان خورده به سرم، یه وقتایی یه جوری بچه ها افتادن روم که همه فکر کردن مرگ مغزی شدم! ولی همیشه لبخند زدم و بلند شدم. هیچوقت منو ندیدن که بیفتم رو زمین و بمونم اونجا. ولی این سری فرق داشت. دختره بعدش افتاد روم!! یعنی له شدم!!! خلاصه به سختی بلند شدم و وقتی دیدم دستم نشکسته کلی روحم شاد شد و بازی رو ادامه دادم. ولی! ماجرا به اینجاها ختم نشد!!! دستم باد کرد، به قطر یازده الی دوازده سانت دستم کبود شد (بازوم) و ناکار شدم. الان چندین روزه که آتل بستم و خلاصه دارم کژدار و مریض میرم و میام. واقعا سرخ و کبود شده. هیچوقت بدنمو اینطوری ندیدهبود,خواب,خوابگاه دختران,خواب به انگلیسی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها